خواهش ........
خواهشم این بود بمونی قدر عشقمو بدونی
ولی تو هر جا که باشی
توی قلب من همونی
خواهشم این بود نذاری
دل خستم خسته تر شه
ولی تو رفتی و خواستی
گونه هام از غصه تر شه
من فقط خواهشم این بود
نری و تنهام بذاری
من همه ترسم از این بود
که بگی دوسم نداری
من دلم میخواد که روزام
ختم شه به لمس حضورت
نه که با تنهایی و یاد عبورت
شب شه
من دلم ساده و صافه
دل تو ولی عجیبه
همیشه پر از فریبه
با احساس پاک من خیلی غریبه
من میخواستم عشق من واسه تو
خواستنی باشه
نه که یه هوس پوچ و رفتی باشه
یعنی خواسته هام عجیب بود؟ ؟
که دلم تو این همه دل
از هرچی عشقه بی نصیب موند؟ ؟
نظرات شما عزیزان:
|